کتاب دربارهی پسری از طبقه پایین که عاشق دختری با موقعیت اجتماعی بالاست. ابتدای کتاب خیلی حوصله سر بر هست نزدیک بود نصفه رهاش کنم اما جوری بود که کنجکاو شدم ببینم گتسبی کیه. و داستان از ص ۷۰و خرده ای تازه جذاب شد _و تا آخرش جذاب موند_ وقتی که گتسبی قرار بود معشوقش رو بعد از پنج سال و ازدواجش ببینه. مورد خوبی که کتاب داره اینه که بعد از پایان داستان یک پسگفتار کوتاه آورده از اسکات دانلدسن که خوبه برای فهم بیشتر داستان.
با خوندن کتاب میشه با فرهنگ و شرایط اوایل قرن بیستم امریکا آشنا بشیم. این دوره آدما خیلی سعی میکنن استقلال فردی داسته باشن، خوش گذرانی داشته باشن، به موسیقی خاصی گوش بدن. اما خب همیشه قید و بندهای جامعه مانع از این میشه که فرد بتونه کامل استقلال داشته باشه.
و یه نکته اینکه اصل و نسب خیلی مهم هست انقدر که نمیشه فقط با پول موقعیت اجتماعی خرید بلکه باید فرهنگ و تربیت لازم رو داشته باشی وگرنه میتونه تبعات بدی برای چنین شخصی داشته باشه. انگار که هیچ وقت نمیشه به اصطلاح تحرک اجتماعی رو به بالایی داشت چه با ازدواج و چه با تلاش. چون در اولی طبقه اجتماعی پایینتری داری و این یعنی سطح متفاوتی از پول، فرهنگ و اصل و نسب . و در دومی پول به تنهایی کافی نیست.
تنها افرادی که اصل و نسب برتری دارند _که جمعِ قدرت و احترام و ثروت رو دارن_ مجاز به هرکاری هستند.
بخشهایی از کتاب:
همیشه غمانگیز است نگاه کردن از چشمی دیگر به چیزی که قدرتت را صرف کنار آمدن با آن کردهای(1).
هیچ تفاوتی میان آدمها از نظر اصل و نسب و درجهی هوش به عمق تفاوت میان ناخوشها و سالمها نیست(138).
#اسکات فیتز جرالد، گتسبی بزرگ، رضا رضایی، نشر ماهی، چاپ هشتم1398.
کتاب ,اجتماعی ,رو ,گتسبی ,داشته ,نسب ,اصل و ,و نسب ,فرهنگ و ,بعد از ,داشته باشه
درباره این سایت